وی ایکس VX
نویسنده:
خداداد رضایی
امتیاز دهید
نمایشنامه ای برای دفاع مقدس و جشنواره رضوی
آدمها:
رضا : جانباز شیمیایی و معلول جنگ
حمید: پسر عموی رضا مقیم آمریکا
معصومه: همسر رضا
صحنه:
اتاق زندگی رضا یک تخت خواب، چوب لباسی، میز تلفن، اکسیژن هوا و ... با شروع موسیقی رضا روی ویلچر وارد صحنه می شود. سرفه میکند. از روی میز لیوانی را پر از آب میکند و چند قرص را از کیسه دارویی که همراه دارد بیرون می آورد و می خورد سپس به طرف میز تلفن می رود و پیام گیر تلفن را روشن می کند.
پیام ۱ / صدای یک زن / سلام کجایی؟ چرا گوشی را بر نمی داری؟ موبایلت هم که خاموشه. اگه پیامم را دریافت کردی حتما تماس بگیر. خیلی دوستت دارم.
پیام ۲ / صدای نامفهوم با یک لهجه ترکی که اشتباه گرفته.
پیام ۳ / صدای یک مرد / سلام رضا کجایی؟ سراغی از ما نمی گیری. خیلی وقته ازت خبر ندارم. بازم تماس می گیرم.
پیام ۴ / یک مزاحم تلفنی که ادا در می آورد.
پیام ۵ / صدای همان مرد / رضا جان نکنه از من دلگیری و عمدا گوشی را بر نمیداری. به هر حال من دارم میام ایران به دیدنت. امیدوارم منزل باشی.
پیام ۶: / صدای همان زن / رضا خیلی دلمو فکر انداختی. نکنه دوباره حالت به هم خورده. بازم که موبایلت خاموشه. مجبورم میکنی این سفرم را نیمه تمام بگذارم و برگردم. خواهش میکنم اگه پیامم را گرفتی سریع تماس بگیر. خیلی
نگرانتم.
رضا گوشی را بر میدارد و شماره می گیرد...
بیشتر
آدمها:
رضا : جانباز شیمیایی و معلول جنگ
حمید: پسر عموی رضا مقیم آمریکا
معصومه: همسر رضا
صحنه:
اتاق زندگی رضا یک تخت خواب، چوب لباسی، میز تلفن، اکسیژن هوا و ... با شروع موسیقی رضا روی ویلچر وارد صحنه می شود. سرفه میکند. از روی میز لیوانی را پر از آب میکند و چند قرص را از کیسه دارویی که همراه دارد بیرون می آورد و می خورد سپس به طرف میز تلفن می رود و پیام گیر تلفن را روشن می کند.
پیام ۱ / صدای یک زن / سلام کجایی؟ چرا گوشی را بر نمی داری؟ موبایلت هم که خاموشه. اگه پیامم را دریافت کردی حتما تماس بگیر. خیلی دوستت دارم.
پیام ۲ / صدای نامفهوم با یک لهجه ترکی که اشتباه گرفته.
پیام ۳ / صدای یک مرد / سلام رضا کجایی؟ سراغی از ما نمی گیری. خیلی وقته ازت خبر ندارم. بازم تماس می گیرم.
پیام ۴ / یک مزاحم تلفنی که ادا در می آورد.
پیام ۵ / صدای همان مرد / رضا جان نکنه از من دلگیری و عمدا گوشی را بر نمیداری. به هر حال من دارم میام ایران به دیدنت. امیدوارم منزل باشی.
پیام ۶: / صدای همان زن / رضا خیلی دلمو فکر انداختی. نکنه دوباره حالت به هم خورده. بازم که موبایلت خاموشه. مجبورم میکنی این سفرم را نیمه تمام بگذارم و برگردم. خواهش میکنم اگه پیامم را گرفتی سریع تماس بگیر. خیلی
نگرانتم.
رضا گوشی را بر میدارد و شماره می گیرد...
آپلود شده توسط:
komill
1389/08/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی وی ایکس VX
اميدوارم روزي نمايشنامه هاي من را هم در اينجا ببينيد